پرش به محتوا

ارثدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۵۶ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (Hakhsin صفحهٔ ارثتن را به ارثدن منتقل کرد)

مصدر «اِرِثْدَن»، به‌معنی «مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن صفتی، بخاطر رابطه خوشاوندی، از کسی یا چیزی پیشینی کسب بشود. این مصدر از «ارثـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اِرِثْدَن»

بن‌های تصریفی «اِرِثْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «اِرِثِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «اِرِثْت»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «اِرِثِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «اِرِث»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «اِرِثِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «اِرِثْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «اِرِثِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «ارثدن». فرایند کَسِبْدَن ([؟] مورد کسب‌شدن قرار دادن) صفت هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از نسل قبلی بِعِلَت ([؟] به علت) رَبْطیَّت ([؟] ارتباط) خویشاوندی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. میان پسرها گاسَنْدِگی ([؟] احتمال) اِرِثِتْن (؟ معناء:ارثتن) شکل دماغ از مادر بیشتر ئِس ([؟] است (فعل ربط)).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اِرِثْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ارثدن»: بن گذشته در گذشته «ارثدن»: «اِرِثِتْد»؛ بن گذشته «ارثدن»: «اِرِثْت»؛ بن آینده در گذشته «ارثدن»: «اِرِثِتْن»«اِرِث» (بن‌کنون «ارثدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «ارثدن»: «اِرِثِنْت»؛ بن آینده «ارثدن»: «اِرِثْن»؛ بن آینده در آینده «ارثدن»: «اِرِثِنْن»
  1. تعریف «ارثدن». صفتی را از نسل قبلی بِعِلَت ([؟] به علت) رَبْطیَّت ([؟] ارتباط) خویشاوندی کَسِبْدَن ([؟] مورد کسب‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. شکل دماغ اَش ([؟] آن/آنرا) را از مادر بزرگ پدری اَش ([؟] آن/آنرا) آواثاء:ارثته ئس (؟ معناء:ارثته ئس).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اِرِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:ارثتدم آواثاء:ارثتدی اِرِثِتْد آواثاء:ارثتدیم آواثاء:ارثتدید آواثاء:ارثتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:ارثتم آواثاء:ارثتی اِرِثْت آواثاء:ارثتیم آواثاء:ارثتید آواثاء:ارثتند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:ارثتنم آواثاء:ارثتنی آواثاء:ارثتند آواثاء:ارثتنیم آواثاء:ارثتنید آواثاء:ارثتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:ارثم آواثاء:ارثی آواثاء:ارثد آواثاء:ارثیم آواثاء:ارثید آواثاء:ارثند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:ارثنتم آواثاء:ارثنتی اِرِثِنْت آواثاء:ارثنتیم آواثاء:ارثنتید آواثاء:ارثنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:ارثنم آواثاء:ارثنی آواثاء:ارثنَد آواثاء:ارثنیم آواثاء:ارثنید آواثاء:ارثنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:ارثننم آواثاء:ارثننی آواثاء:ارثننَد آواثاء:ارثننیم آواثاء:ارثننید آواثاء:ارثننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اِرِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بارث - - آواثاء:بارثید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نارث - - آواثاء:نارثید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناارث - - آواثاء:ناارثید -

ترجمه

کَسِبْدَن (؟ مورد کسب‌شدن قرار دادن) صفت
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «ارثدن»: To inherit