Convert
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: بَدِلْدَن ([؟] مورد تبدیلشدن قرار دادن):
- مثال. The company plans to convert the old factory into luxury apartments.ترجمه: شَرِکْخانِه ([؟] شرکت) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بَدِلْدَن (؟ مورد تبدیلشدن قرار دادن) کارخانه قدیمی هه ([؟] مذکور؛ یادشده) به آپارتمانهای مجلل را طَرِحْتِه ([؟] مورد طرحریزی شدن قرار داده).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: گِرَوِمْدَن ([؟] مورد گرویدهشدن قرار گرفتن):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: رینِویسْتَن ([؟] مورد بازنویسیشدن قرار دادن)؛ بَدِلْدَن ([؟] مورد تبدیلشدن قرار دادن):
- مثال. You need to convert feet to meters for the international project.ترجمه: برای پروژههای بینالمللی، به رینِویسْتَن (؟ مورد بازنویسیشدن قرار دادن) یکای «پا» به «متر» نیازائی ([؟] نیاز داری).
اسم
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: گِرَوِماء ([؟] گرویده؛ متمایل شده):
- مثال. He is a recent convert to vegetarianism.ترجمه: او یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) تازه گِرَوِماء (؟ گرویده؛ متمایل شده) گیاهخوار ئَد ([؟] است).
- مثال. After the climate conference, she became a convert to environmentalism.ترجمه: پَسَز ([؟] پس از) کنفرانس اقلیمی (آب و هوایی)، یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) گِرَوِماء (؟ گرویده؛ متمایل شده) زیلانْگَرا ([؟] محیط زیست گرا) شد.