اشردن
ظاهر
مصدر «اَشِرْدَن»، بهمعنی «مورد اشتراکگذاری قرار دادن» میباشد؛ به زبان سادهتر، فرایندی که در آن چیزی بین چند چیز یا کس قابل دسترسی یا استفاده بشود. این مصدر از «اشر + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «اَشِرْد»، «اَشِر»، و «اَشِرْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /اَشِرْدَن/📥 ریشهشناسی: اشر + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖ | متضاد «اشردن»: اَخِصْتَن ([؟] مورد خصوصیشدن قرار دادن)
- تعریف «اشردن». فرایند دَسِسانْدَن ([؟] مورد دسترسییافتهشدن قرار دادن) چیزی به گروه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد اشتراکگذاری قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /اَشِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اشردن»: ▶ «اَشِرْد» (بنگذشته «اشردن»)، «اَشِر» (بنکنون «اشردن»)، «اَشِرْن» (بنآینده «اشردن») ◀
- تعریف «اشردن». چیزی را به گروه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) دَسِسانْدَن ([؟] مورد دسترسییافتهشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد اشتراکگذاری قرار دادن»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اَشِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | بِاَشِر | - | - | آواثاء:باشرید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:ناشر | - | - | آواثاء:ناشرید | - |
ترجمه
دَسِسانْدَن (؟ مورد دسترسییافتهشدن قرار دادن) چیزی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «اشردن»: To share
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا