ممکن بودن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «ممکن بودن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- مُکِنْمائْدَن:❖ ممکن بودن؛
- گاسْمائْدَن:❖ محتمل بودن؛
- مایَد:❖ ممکن بوده/است/خواهد بود؛
- مثال. بهتر است از آن درخت دور شوی، چون طوفان شدید است و ممکن است بکندش.معادل: هایَد ([؟] بهتر بوده/است/خواهد بود) از درخت هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِدورِمی ([؟] مورد دور شدن قرار بگیری)، چون طوفان هه ([؟] مذکور؛ یادشده) شَدِّمْئا ([؟] دارای شدت (شدید)) ئَد ([؟] است) و مایَد (؟ ممکن بوده/است/خواهد بود) بکند اَش ([؟] آن/آنرا).
- تایَد:❖ شدنی بوده/است/خواهد بود؛
- مثال. در پایتون، ممکن است حلقههای تکرار را درون همدیگر جایگذاری کرد.معادل: در پایتون، تایَد (؟ شدنی بوده/است/خواهد بود) رُلْکُنینْها ([؟] حلقههای تکرار) را دَرْهَماً ([؟] بهحالت درهمشده) لانْد ([؟] مورد جایگذاریشدن قرار داد).
همچنینی ببین امکان داشتن؛ توانستن؛ محتمل بودن؛ احتمال داشتن