حلال
ظاهر
شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «حلال» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حَلِلْماء: حلال؛
- مثال. گوشت گوسفند برای مسلمانها حلال است.معادل: گوشت گوسفند برای مسلمانها حَلِلْماء (؟ حلال) ئَد ([؟] است).
- حَلِلْدَن: مورد حلالبودن قرار دادن؛
- مثال. خدا گوشت برخی چهار پایان را برای انسان حلال کرده.معادل: خدا گوشت برخی چهار پایان را برای انسان حَلِلْدِه (؟ حلال کرده).
- حَلِلِپْتَن: مورد حلالدانی قرار دادن؛
- مثال. یک سال آن را حلال میدانند و سال دیگر حرام.معادل: یک سال آن را بِحَلِلِپَنْد (؟ حلال بدانند) و سالی دیگر بِحَرِمِپَنْد ([؟] حرام بدانند).