ورودن
ظاهر
مصدر «وُرودَن» بهمعنی «مورد ورودیافتن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن «فاعل» به محدوده «مفعول» وارد بشود. این مصدر از «ورو + دن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «وُرودَن»
بنهای تصریفی «وُرودَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «وُرویِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «وُرود»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «وُرویِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «وُروی»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «وُرویِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «وُرون»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «وُرویِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /وُرودَن/📥 ریشهشناسی: ورو + دن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «ورودن». فرایند حَضِرْدَن ([؟] مورد حاضر شدن قرار دادن) در حیطْماء ([؟] احاطهشو) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد ورودیافتن قرار دادن»]
- مثال. وُرودَن (؟ مورد ورودیافتن قرار دادن) جَلِسانِل ([؟] اتاق جلسه (کلاس)) آزمون، تا ساعت ۸، مَنِعْمائَد ([؟] ممنون است).ترجمه: وارد شدن به سالن آزمون، تا ساعت ۸، ممنوع است.
عملواژه
- ️تلفظ: /وُرودَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ورودن»: ▶ بن گذشته در گذشته «ورودن»: «وُرویِتْد»؛ بن گذشته «ورودن»: ↦«وُرود»↤؛ بن آینده در گذشته «ورودن»: «وُرویِتْن»⟼«وُروی» (بنکنون «ورودن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «ورودن»: «وُرویِنْت»؛ بن آینده «ورودن»: ↦«وُرون»؛ بن آینده در آینده «ورودن»: ↤«وُرویِنْن»◀
- تعریف «ورودن». حیطْماء ([؟] احاطهشو) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را حَضِرْدَن ([؟] مورد حاضر شدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد ورودیافتن قرار دادن»]
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «وُرودَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | بِوُروی | - | - | آواثاء:بورویید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نوروی | - | - | آواثاء:نورویید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناوروی | - | - | آواثاء:ناورویید | - | |
ترجمه
حَضِرْدَن (؟ مورد حاضر شدن قرار دادن) حیطْماء (؟ احاطهشو) هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «ورودن»: To enter
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا