تلرثدن: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
آغازدن |
آغازدن |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
# {{معنال|چیزی را به {{-|ارثدن}} {{-|تلزمدن}}.}} | # {{معنال|چیزی را به {{-|ارثدن}} {{-|تلزمدن}}.}} | ||
# {{معنال|{{-|نوعپال}} {{-|هی}} را به {{-|ارثدن}} {{-|منداء|منداءهای}} {{-|نوعپال|زبرنوعپال}} {{-|اش}} {{-|تلزمدن}}:|فرمثائی}} | # {{معنال|{{-|نوعپال}} {{-|هی}} را به {{-|ارثدن}} {{-|منداء|منداءهای}} {{-|نوعپال|زبرنوعپال}} {{-|اش}} {{-|تلزمدن}}:|فرمثائی}} | ||
#: {{×م|با {{-|نویسدن}} {{کد|class A extends B}} {{-|نوعپال}} {{کد|A}} را از {{کد|B}} '''{{-*|تلرثدم}}'''.|با [[نوشتن]] {{کد|class A extends B}} [[کلاس]] {{کد|A}} را از {{کد|B}} [[ارث گرفتن|ارث گرفتم]].}} | #: {{×م|با {{-|نویسدن}} {{کد|class A extends B}}، {{-|نوعپال}} {{کد|A}} را از {{کد|B}} '''{{-*|تلرثدم}}'''.|با [[نوشتن]] {{کد|class A extends B}}، [[کلاس]] {{کد|A}} را از {{کد|B}} [[ارث گرفتن|ارث گرفتم]].}} | ||
{{صرفال}} | {{صرفال}} |
نسخهٔ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۷
مصدر «تَلِرِثْدَن»، بهمعنی «مورد لازممند به ارثبری قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن ارثبردن از خصیصههای چیزی الزامی بشود. این مصدر از «تلـ [※ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/تل] + ـِرثـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «تَلِرِثْدَن»
بنهای تصریفی «تَلِرِثْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَلِرِثِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَلِرِثْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَلِرِثِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَلِرِث»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَلِرِثِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَلِرِثْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَلِرِثِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /تَلِرِثْدَن/📥 ریشهشناسی: تلـ [※ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/تل] + ـِرثـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «تلرثدن». فرایند تَلَزِمْدَن ([؟] مورد لازمدار قرار دادن) چیزی به اِرِثْدَن ([؟] مورد ارثگرفته شدن قرار دادن). [💬یا بعبارتی «مورد لازممند به ارثبری قرار دادن»]
- تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) فرایند تَلَزِمْدَن ([؟] مورد لازمدار قرار دادن) نوعِپال ([؟] کلاس) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) به اِرِثْدَن ([؟] مورد ارثگرفته شدن قرار دادن) مَنْداءهای ([؟] خصوصیتهای رفتاری و دادهای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا): [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری از زبر کلاس کردن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /تَلِرِثْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تلرثدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «تلرثدن»: «تَلِرِثِتْد»؛ بن گذشته «تلرثدن»: ↦«تَلِرِثْد»↤؛ بن آینده در گذشته «تلرثدن»: «تَلِرِثِتْن»⟼«تَلِرِث» (بنکنون «تلرثدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «تلرثدن»: «تَلِرِثِنْت»؛ بن آینده «تلرثدن»: ↦«تَلِرِثْن»؛ بن آینده در آینده «تلرثدن»: ↤«تَلِرِثِنْن»◀
- تعریف «تلرثدن». چیزی را به اِرِثْدَن ([؟] مورد ارثگرفته شدن قرار دادن) تَلَزِمْدَن ([؟] مورد لازمدار قرار دادن). [💬یا بعبارتی «مورد لازممند به ارثبری قرار دادن»]
- تعریف «فرمثائی». نوعِپال ([؟] کلاس) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به اِرِثْدَن ([؟] مورد ارثگرفته شدن قرار دادن) مَنْداءهای ([؟] خصوصیتهای رفتاری و دادهای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا) تَلَزِمْدَن ([؟] مورد لازمدار قرار دادن): [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری از زبر کلاس کردن»]
عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَلِرِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بتلرث | - | - | آواثاء:بتلرثید | - | |
طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نتلرث | - | - | آواثاء:نتلرثید | - | |
حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناتلرث | - | - | آواثاء:ناتلرثید | - |
ترجمه
تَلَزِمْدَن (؟ مورد لازمدار قرار دادن) چیزی به اِرِثْدَن (؟ مورد ارثگرفته شدن قرار دادن)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «تلرثدن»: To inherit
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی آمویائی
- مصدر فارسی آمویائی عملائی
- مصدر فارسی آمویائی عملائی تلکنین