سازماندهی کردن: تفاوت میان نسخه‌ها
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{!؟؟|مصدر}} | {{!؟؟|مصدر}} | ||
* {{×-| | * {{×-|مندسدن}} | ||
*: {{×م/فا|'''سازماندهی کردن''' [[کنفرانس]] علمی [[خیلی (؟)|خیلی]] دشوار [[بودن|بود]].|'''{{-*| | *: {{×م/فا|'''سازماندهی کردن''' [[کنفرانس]] علمی [[خیلی (؟)|خیلی]] دشوار [[بودن|بود]].|'''{{-*|مندسدن}}''' همایش علمی {{-|خیلی}} دشوار {{-|ئسدن|ئسد}}.}} | ||
* {{×-| | * {{×-|تایسدن}} | ||
*: {{×م/فا|در [[برنامه‌نویسی]]، از تابع برای '''سازماندهی کردن''' کدها [[استفاده شدن|استفاده می‌شود]].|در {{-|فرمثاژ}}، تابع برای '''{{-*| | *: {{×م/فا|در [[برنامه‌نویسی]]، از تابع برای '''سازماندهی کردن''' کدها [[استفاده شدن|استفاده می‌شود]].|در {{-|فرمثاژ}}، تابع برای '''{{-*|تایسدن}}''' کدها {{-|بهرشدن|ببهرشَد}}.}} | ||
* {{×-| | * {{×-|عملسدن}} | ||
*: {{×م/فا|علی [[فعالیت|فعالیت‌های]] روزانه‌اش را '''سازماندهی کرد'''.|علی {{-|فعلایت‌های}} روزانه {{-|اش}} را '''{{-*| | *: {{×م/فا|علی [[فعالیت|فعالیت‌های]] روزانه‌اش را '''سازماندهی کرد'''.|علی {{-|فعلایت‌های}} روزانه {{-|اش}} را '''{{-*|عملسد}}'''.}} | ||
* {{×-| | * {{×-|ادارسدن}} | ||
*: {{×م/فا|[[مدیر]] جدید تیم را '''سازماندهی کرد''' تا بهره‌وری [[افزایش یافتن|افزایش یابد]].|{{-|دبرنده}} جدید تیم را '''{{-*| | *: {{×م/فا|[[مدیر]] جدید تیم را '''سازماندهی کرد''' تا بهره‌وری [[افزایش یافتن|افزایش یابد]].|{{-|دبرنده}} جدید تیم را '''{{-*|ادارسد}}''' تا بهره‌وری {{-|فزونشدن|فزونشَد}}.}} | ||
---- | ---- | ||
{{+/؟|[[سازمان دادن]]؛ [[نظم‌دهی کردن]]؛ [[سازمند کردن]]}} | {{+/؟|[[سازمان دادن]]؛ [[ساختار دادن]]؛ [[نظم‌دهی کردن]]؛ [[سازمند کردن]]}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۳۲
عَبِرات ([؟] عبارت) «سازماندهی کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- مَنْدِسْدَن:❖ مورد چینش‌یافتن قرار دادن؛
- تایِسْدَن:❖ مورد ساختارمند شدن قرار دادن؛
- مثال. در برنامه‌نویسی، از تابع برای سازماندهی کردن کدها استفاده می‌شود.معادل: در فَرْمِثاژ ([؟] برنامه‌نویسی)، تابع برای تایِسْدَن (؟ مورد ساختارمند شدن قرار دادن) کدها بِبَهْرِشَد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داده بشود).
- عَمَلِسْدَن:❖ مورد طرح‌ریزی قرار دادن؛
- مثال. علی فعالیت‌های روزانه‌اش را سازماندهی کرد.معادل: علی فَعِلایَّتْ‌های ([؟] فعالیت‌های) روزانه اَش ([؟] آن/آنرا) را عَمَلِسْد (؟ مورد طرح‌ریزی قرار داد).
- اِدارِسْدَن:❖ مورد سازماندهی‌شدن قرار دادن؛
- مثال. مدیر جدید تیم را سازماندهی کرد تا بهره‌وری افزایش یابد.معادل: دَبِّرَنْدِه ([؟] مدیر) جدید تیم را اِدارِسْد (؟ مورد سازماندهی‌شدن قرار داد) تا بهره‌وری فُزونِشَد ([؟] مورد افزایش میزان قرار داده شود).
همچنین ببین: سازمان دادن؛ ساختار دادن؛ نظم‌دهی کردن؛ سازمند کردن