شملدن: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
* {{آواثاء}} {{بنجثاء}} | * {{آواثاء}} {{بنجثاء}} | ||
# {{معنال|{{-|یه}} عضو را به {{-|یه}} {{-|دستاء}} {{-|داراندن}}:}} | # {{معنال|{{-|یه}} عضو را به {{-|یه}} {{-|دستاء}} {{-|داراندن}}:}} | ||
#: {{×م|عنصر «آ» را در {{-|جمعاء}} | #: {{×م|عنصر «آ» را در {{-|جمعاء}} «الف» '''{{-*|شملدم}}'''.|عنصر «آ» را در [[مجموعه]] «الف» [[مشمول کردن|مشمول کردم]].}} | ||
{{صرفال}} | {{صرفال}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۰
مصدر «شَمِلْدَن»، بهمعنی «مورد مشمولشدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی عضو یک مجموعه یا دسته بشود. این مصدر از «شملـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «شَمِلْدَن»
بنهای تصریفی «شَمِلْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «شَمِلِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «شَمِلْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «شَمِلِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «شَمِل»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «شَمِلِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «شَمِلْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «شَمِلِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /شَمِلْدَن/📥 ریشهشناسی: شملـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖ | متضاد «شملدن»: ربطاء:شملدن/ضد
- تعریف «شملدن». فرایند دارانْدَن ([؟] مورد داراییشو قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عضو به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَسْتاء ([؟] دستهکن (دسته)): [💬یا بعبارتی «مورد مشمولشدن قرار دادن»]
- مثال. با شَمِلْدَن (؟ مورد مشمولشدن قرار دادن) عنصر «آ» در جَمِعاء ([؟] جمعکن (مجموعه)) «الف»، خِصِیَّتْهای ([؟] خصوصتهای) جدید هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بُروزِشْد ([؟] مورد بروزیافتن قرار داده شد).ترجمه: با مشمول کردن عنصر «آ» در مجموعه «الف»، خصوصیتهای جدیدی بروز کرد.
عملواژه
- ️تلفظ: /شَمِلْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «شملدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «شملدن»: «شَمِلِتْد»؛ بن گذشته «شملدن»: ↦«شَمِلْد»↤؛ بن آینده در گذشته «شملدن»: «شَمِلِتْن»⟼«شَمِل» (بنکنون «شملدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «شملدن»: «شَمِلِنْت»؛ بن آینده «شملدن»: ↦«شَمِلْن»؛ بن آینده در آینده «شملدن»: ↤«شَمِلِنْن»◀
- تعریف «شملدن». یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عضو را به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَسْتاء ([؟] دستهکن (دسته)) دارانْدَن ([؟] مورد داراییشو قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد مشمولشدن قرار دادن»]
- مثال. عنصر «آ» را در جَمِعاء ([؟] جمعکن (مجموعه)) «الف» شَمِلْدَم (؟ مورد مشمولشدن قرار دادن).ترجمه: عنصر «آ» را در مجموعه «الف» مشمول کردم.
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «شَمِلْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بشمل | - | - | آواثاء:بشملید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نشمل | - | - | آواثاء:نشملید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناشمل | - | - | آواثاء:ناشملید | - | |
ترجمه
دارانْدَن (؟ مورد داراییشو قرار دادن) یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عضو
- ترجمه (معادل) انگلیسی «شملدن»: To include؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «شملدن»: To comprise
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا