پرش به محتوا

تایسدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۳۹ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)

مصدر «تایِسْدَن»، به‌معنی «مورد ساختارمند شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی ساختارمند بشود. این مصدر از «تایـ + ـسـ [ فراثاء:بنواج/مصدروند/س] + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تایِسْدَن»

بن‌های تصریفی «تایِسْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تایِسِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تایِسْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تایِسِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تایِس»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تایِسِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تایِسْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تایِسِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «تایسدن». فرایند دَسْتیدَن ([؟] مورد دسته‌بندی شدن قرار دادن) جزءها برای سازْدَن ([؟] مورد ساخته‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم:‌ [💬یا بعبارتی «مورد ساختارمند شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. تایِسْدَن (؟ مورد ساختارمند شدن قرار دادن) دُرُسانِه ([؟] به‌شکل درست) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم نرم‌افزاری خِیْلی ([؟] مقدار زیادی) اَهِمْناک ([؟] دارای اهمیت) ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: ساختار دادن درست یک سیستم نرم‌افزاری خیلی مهم است.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تایِسْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تایسدن»: بن گذشته در گذشته «تایسدن»: «تایِسِتْد»؛ بن گذشته «تایسدن»: «تایِسْد»؛ بن آینده در گذشته «تایسدن»: «تایِسِتْن»«تایِس» (بن‌کنون «تایسدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تایسدن»: «تایِسِنْت»؛ بن آینده «تایسدن»: «تایِسْن»؛ بن آینده در آینده «تایسدن»: «تایِسِنْن»
  1. تعریف «تایسدن». جزءها را برای سازْدَن ([؟] مورد ساخته‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم دَسْتیدَن ([؟] مورد دسته‌بندی شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ساختارمند شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. سیستم نرم‌افزاری اَم ([؟] من/خودم) را تایِسْتَم (؟ مورد ساختاردهی شدن قرار دادم) بِطوریکِه ([؟] به‌طوریکه) براحتی تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) نیازْماءْهای ([؟] نیازشوهای) جدید را بِاِضافی ([؟] مورد اضافه‌شدن قرار بدهی).🌐ترجمه: سیستم نرم‌افزاریم را ساختار دادم به‌طوریکه براختی می‌توان نیازهای جدید را اضافه کنی.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تایِسْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تایستدم آواثاء:تایستدی تایِسِتْد آواثاء:تایستدیم آواثاء:تایستدید آواثاء:تایستدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:تایسدم آواثاء:تایسدی تایِسْد آواثاء:تایسدیم آواثاء:تایسدید آواثاء:تایسدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تایستنم آواثاء:تایستنی آواثاء:تایستند آواثاء:تایستنیم آواثاء:تایستنید آواثاء:تایستنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تایسم آواثاء:تایسی آواثاء:تایسَد آواثاء:تایسیم آواثاء:تایسید آواثاء:تایسند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تایسنتم آواثاء:تایسنتی تایِسِنْت آواثاء:تایسنتیم آواثاء:تایسنتید آواثاء:تایسنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تایسنم آواثاء:تایسنی آواثاء:تایسنَد آواثاء:تایسنیم آواثاء:تایسنید آواثاء:تایسنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تایسننم آواثاء:تایسننی آواثاء:تایسننَد آواثاء:تایسننیم آواثاء:تایسننید آواثاء:تایسننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تایِسْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتایس - - آواثاء:بتایسید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتایس - - آواثاء:نتایسید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتایس - - آواثاء:ناتایسید -

ترجمه

دَسْتیدَن (؟ مورد دسته‌بندی شدن قرار دادن) جزءها
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تایسدن»: To structure