برنامهنویسی
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «برنامهنویسی» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- فَرْمِثاژ:❖ برنامهنویسی؛
- مثال. در برنامهنویسی، از تابع برای سازماندهی کردن کدها استفاده میشود.معادل: در فَرْمِثاژ (؟ برنامهنویسی)، تابع برای تایِسْدَن ([؟] مورد ساختارمند شدن قرار دادن) کدها بِبَهْرِشَد ([؟] مورد استفادهشدن قرار داده بشود).
- فَرْمِثْدَن:❖ مورد برنامهنویسی شدن قرار دادن؛
- مثال. در برنامهنویسی، «تابع» امکانی است برای سازماندهی کدها.معادل: در آواثاء:فرمثتن (؟ معناء:فرمثتن)، «تابع» مُکِناء ([؟] ممکنکن) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ئَد ([؟] است (فعل ربط)) برای تایِسْدَن ([؟] مورد ساختارمند شدن قرار دادن) کدها.
- فَرْمِثائی:❖ برنامهنویسی؛
- مثال. سازندگان زبانهای برنامهنویسی، درج عدد در ابتدای شناسه متغیرها را استثناء کردهاند.معادل: سازندگان زبانهای فَرْمِثائی (؟ برنامهنوشتگر هستی)، دَرِجْدَن ([؟] مورد درجشدن قرار دادن) عدد در ابتدای شِناسین ([؟] از نوع شناساییکننده) غِیْرْپَذیرها ([؟] متغیرها) را مَگَرْدِه ئَنْد ([؟] مورد استثناء شدن قرار دادهاند).
همچنین ببین: برنامهنویسی کردن