گسترده (؟)
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «گسترده (؟)» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- گُسْتَرِمْئا:❖ گسترده؛
- مثال. دانشمند، پس از تحقیقات گسترده، نظریهای را مطرح کرد که میتوان آن را به تمامی پدیدههای مشابه تعمیم داد.معادل: دانشمند هه ([؟] مذکور؛ یادشده) پَسَز ([؟] پس از) پَژوهاژْهای ([؟] پژوهشهای (تحقیقات)) گُسْتَرِمْئا (؟ گسترده)، نظریه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را طَرِحْت ([؟] مورد طرحریزی شدن قرار داد) که تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) آن را برای کل پدیدههای همانند [[یبیندن|آواثاء:بتبیِند]] ([؟] معناء:بتبیِند).