وارد شدن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «وارد شدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- وُرودَن:❖ مورد ورودیافتن قرار دادن؛
- مثال. به خانهاش وارد شد.معادل: خانه اَش ([؟] آن/آنرا) را وُرود (؟ مورد ورودیافتن قرار داد).
- ماهِرْدَن:❖ مورد مهارتشده قرار دادن؛
- مثال. پس از کلی تمرین، بالاخره در کارش وارد شد.معادل: پَسَز ([؟] پس از) کَرّاتی ([؟] دفعات زیادی) مَرِنْدَن ([؟] مورد تمرینشدن قرار دادن)، دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت) کار اَش ([؟] آن/آنرا) را ماهِرْد (؟ مورد مهارتشده قرار داد).
- دَسِسْدَن:❖ مورد دسترسی قرار دادن؛
همچنین ببین: ماهر شدن؛ مهارت یافتن؛ لاگین کردن