پرش به محتوا

نظردن

از واژسین

مصدر «نَظَرْدَن»، به‌معنی «مورد نظر (انتظار) قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن یک اتفاق محتمل در آینده مورد انتظار قرار بگیرد. این مصدر از «نظر + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «نَظَرْدَن»

بن‌های تصریفی «نَظَرْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «نظردن». فرایند اِنِگْدَن ([؟] مورد انگاشته‌شدن قرار دادن) بُروزْمائْدَن ([؟] بروزشونده بودن) پیشامد هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) و آمیدَن ([؟] مورد آماده‌شدن قرار دادن) بَرایَش ([؟] برای او):‌ [💬یا بعبارتی «مورد نظر (انتظار) قرار دادن»]
    🚀مثال. نَظَرْدَن (؟ مورد نظر (انتظار) قرار دادن) بَرْگَرِمْدَن ([؟] مورد برگردانده شدن قرار گرفتن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عزیز شَدّاً ([؟] به‌حالت شدید) صَعِبْمائَد ([؟] دشوار است).

عملواژه

  1. تعریف «نظردن». بُروزْمائْدَن ([؟] بروزشونده بودن) پیشامد هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را اِنِگْدَن ([؟] مورد انگاشته‌شدن قرار دادن) و بَرایَش ([؟] برای او) آمیدَن ([؟] مورد آماده‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد نظر (انتظار) قرار دادن»]
    🚀مثال. بَرْگَرِمْدَن ([؟] مورد برگردانده شدن قرار گرفتن) عزیر اَش ([؟] آن/آنرا) را بمدت ۱۰ سال نَظَرْد (؟ مورد انتظار قرار داد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «نَظَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:نظردم آواثاء:نظردی نَظَرْد آواثاء:نظردیم آواثاء:نظردید آواثاء:نظردند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:نظرم آواثاء:نظری آواثاء:نظرَد آواثاء:نظریم آواثاء:نظرید آواثاء:نظرند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:نظرنم آواثاء:نظرنی آواثاء:نظرنَد آواثاء:نظرنیم آواثاء:نظرنید آواثاء:نظرنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:نظردن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «نَظَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - بِنَظَر - - آواثاء:بنظرید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ننظر - - آواثاء:ننظرید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نانظر - - آواثاء:نانظرید -

ترجمه

اِنِگْدَن (؟ مورد انگاشته‌شدن قرار دادن) و آمیدَن (؟ مورد آماده‌شدن قرار دادن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «نظردن»: To await