پرش به محتوا

دشنامدن

از واژسین

مصدر «دُشْنامْدَن»، به‌معنی «مورد دشنام‌دهی قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن کسی یا چیزی با نامی ناشایست خطاب بشود. این مصدر از «دشـ [ فراثاء:بنواج/پیشوند/دش] + ـنامدن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «دُشْنامْدَن»

بن‌های تصریفی «دُشْنامْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «دشنامدن». فرایند نامْدَن ([؟] معناء:نامدن) چیزی بِقَص ([؟] به‌قصد) حَقیرْدَن ([؟] مورد خوارشدن قرار دادن) با عنوان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ناپسند:‌ [💬یا بعبارتی «مورد دشنام‌دهی قرار دادن»]
    🚀مثال. دُشْنامْدَن (؟ مورد دشنام‌دهی قرار دادن) بت‌های کَفِرَنْدِگان ([؟] کافران) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) شایِسْناک ([؟] دارای شایستیت) نائَد ([؟] نیست).

عملواژه

  1. تعریف «دشنامدن». چیزی را بِقَص ([؟] به‌قصد) حَقیرْدَن ([؟] مورد خوارشدن قرار دادن) با عنوان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ناپسند نامْدَن ([؟] معناء:نامدن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد دشنام‌دهی قرار دادن»]
    🚀مثال. کسانی که اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) بجای خدا پرستند را نَدُشْنامید (؟ مورد دشنام‌دهی قرار ندهید).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «دُشْنامْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:دشنامدم آواثاء:دشنامدی دُشْنامْد آواثاء:دشنامدیم آواثاء:دشنامدید آواثاء:دشنامدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:دشنامم آواثاء:دشنامی آواثاء:دشنامَد آواثاء:دشنامیم آواثاء:دشنامید آواثاء:دشنامند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:دشنامنم آواثاء:دشنامنی آواثاء:دشنامنَد آواثاء:دشنامنیم آواثاء:دشنامنید آواثاء:دشنامنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:دشنامدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «دُشْنامْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بدشنام - - آواثاء:بدشنامید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ندشنام - - نَدُشْنامید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نادشنام - - آواثاء:نادشنامید -

ترجمه

نامْدَن ([؟] معناء:نامدن) بِقَص (؟ به‌قصد) حَقیرْدَن (؟ مورد خوارشدن قرار دادن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «دشنامدن»: To insult؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «دشنامدن»: To revile؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «دشنامدن»: To curse