دشنامدن
ظاهر
مصدر «دُشْنامْدَن»، بهمعنی «مورد دشنامدهی قرار دادن»، از «دشـ [※ فراثاء:بنواج/پیشوند/دش] + ـنامدن» ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «دُشْنامْد»، «دُشْنام»، و «دُشْنامْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /دُشْنامْدَن/📥 ریشهشناسی: دشـ [※ فراثاء:بنواج/پیشوند/دش] + ـنامدن❖
- تعریف «دشنامدن». فرایند نامْدَن ([؟] معناء:نامدن) چیزی بِقَصاء ([؟] بهقصد) حَقیرْدَن ([؟] مورد خوارشدن قرار دادن) با عنوان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ناپسند: [💬یا بعبارتی «مورد دشنامدهی قرار دادن»]
- مثال. دُشْنامْدَن (؟ مورد دشنامدهی قرار دادن) بتهای کُفِرَنْدِگان ([؟] کافران) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ناشایست ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /دُشْنامْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «دشنامدن»: ▶ «دُشْنامْد» (بنگذشته «دشنامدن»)، «دُشْنام» (بنکنون «دشنامدن»)، «دُشْنامْن» (بنآینده «دشنامدن») ◀
- تعریف «دشنامدن». چیزی را بِقَصاء ([؟] بهقصد) حَقیرْدَن ([؟] مورد خوارشدن قرار دادن) با عنوان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ناپسند نامْدَن ([؟] معناء:نامدن): [💬یا بعبارتی «مورد دشنامدهی قرار دادن»]
- مثال. کسانی که اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) بجای خدا پرستند را نَدُشْنامید (؟ مورد دشنامدهی قرار ندهید).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «دُشْنامْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بدشنام | - | - | آواثاء:بدشنامید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:ندشنام | - | - | نَدُشْنامید | - |
ترجمه
نامْدَن ([؟] معناء:نامدن) بِقَصاء (؟ بهقصد) حَقیرْدَن (؟ مورد خوارشدن قرار دادن)
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا