خودکار (؟)
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «خودکار (؟)» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- خُودکار:❖ خودکار؛
- تُکُنِمْئا:❖ خودکاری؛
- تُکُنانه:❖ بهشکل کنندهگر (خودکار)؛
- مثال. علی خودکار پاسخ مردم را میداد.معادل: علی تُکُنانه (؟ بهشکل کنندهگر (خودکار)) به مردم پاسُخْت ([؟] مورد پاسخداده شدن قرار داد).
- تُکُناً:❖ بهحالت خودکار؛
- مثال. آدمها خودکار پلک میزنند.معادل: آدمها تُکُناً (؟ بهحالت خودکار) میپَلِکَنْد ([؟] مورد بسته-باز شدن بینایی قرار میدهند).
همچنینی ببین اتوماتیک