عَبِرْماء ([؟] عبارت) «خوار کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حَقیرْدَن:❖ مورد خوارشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. خدا آنها را با عذابی سخت خوار کرد.🔮معادل: خدا اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) را با عَذَب ([؟] عذاب) سخت هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) حَقیرْد (؟ مورد خوارشدن قرار داد).
- ذَلیلْدَن:❖ مورد ذلیلشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. خدا آنها را در جهنم با عذابی شدید خوار خواهد کرد.🔮معادل: خدا اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) را در جهنم با عَذَب ([؟] عذاب) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) شَدِّمْئا ([؟] دارای شدت (شدید)) ذَلیلْنَد (؟ مورد ذلیلشدن قرار خواهد داد).
- کِنِفْتَن:❖ مورد کنفشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. با یک حرکت قشنگ با مهره وزیرم، توانستم خوارش کنم.🔮معادل: با یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حَرِکْت ([؟] حرکتشده) قشنگ مهره وزیر اَم ([؟] من/خودم)، تَوانْدَم ([؟] مورد توانایییافتن قرار دادم) بِکِنِفَم (؟ مورد کنفشدن قرار بدهم) اَش ([؟] آن/آنرا).