تمرین کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «تمرین کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- مَرِنْدَن:❖ مورد تمرینشدن قرار دادن؛
- مثال. هر روز یک ساعت ریاضی تمرین میکنم.معادل: هر روز یک ساعت ریاضی میمَرِنَم (؟ مورد تمرینشدن قرار میدهم).
- مثال. هر روز مبحث شمارش در ریاضیات گسسته را تمرین میکنم.معادل: هر روز بَحِثْماء ([؟] بحثشونده (مبحث)) شمارش در ریاضیات گسسته را میمَرِنَم (؟ مورد تمرینشدن قرار میدهم).
همچنینی ببین تمرین دادن؛ تمرین شدن