پرش به محتوا

تلرثتن

از واژسین
(تغییرمسیر از تلرثیدن)

مصدر «تَلِرِثْتَن»، به‌معنی «ملزوم به ارثبری کردن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فراثاء:تلرثتن این مصدر از «تلـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/تل] + ـِرثـ + ـتن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَلِرِثْتَن»

بن‌های تصریفی «تَلِرِثْتَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «تلرثتن». فرایند تُمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن) چیزی به اِرِثْتَن ([؟] مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن).‌ [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری کردن»]
  2. تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) فرایند تُمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن) نوعِپال ([؟] کلاس) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) به اِرِثْتَن ([؟] مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن) مَنْداءهای ([؟] خصوصیت‌های رفتاری و داده‌ای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری از زبر کلاس کردن»]
    🚀مثال. برای تَلِرِثْتَن (؟ ملزوم به ارثبری کردن) نوعِپال ([؟] کلاس) A از B باید نِویسْت ([؟] مورد نوشته‌شدن قرار داد): class A extends B

عملواژه

  1. تعریف «تلرثتن». چیزی را به اِرِثْتَن ([؟] مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن) تُمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن).‌ [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری کردن»]
  2. تعریف «فرمثائی». نوعِپال ([؟] کلاس) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به اِرِثْتَن ([؟] مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن) مَنْداءهای ([؟] خصوصیت‌های رفتاری و داده‌ای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا) تُمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن):‌ [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری از زبر کلاس کردن»]
    🚀مثال. با نِویسْتَن ([؟] مورد نوشته‌شدن قرار دادن) class A extends B نوعِپال ([؟] کلاس) A را از B تَلِرْثْتَم (؟ ملزم به ارثبری کردم).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَلِرِثْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] تَلِرْثْتَم آواثاء:تلرثتی آواثاء:تلرثت آواثاء:تلرثتیم آواثاء:تلرثتید آواثاء:تلرثتند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تلرثم آواثاء:تلرثی آواثاء:تلرثد آواثاء:تلرثیم آواثاء:تلرثید آواثاء:تلرثند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تلرثینم آواثاء:تلرثینی آواثاء:تلرثیند آواثاء:تلرثینیم آواثاء:تلرثینید آواثاء:تلرثینند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسآیندهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:تلرثتن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَلِرِثْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتلرث - - آواثاء:بتلرثید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتلرث - - آواثاء:نتلرثید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتلرث - - آواثاء:ناتلرثید -

ترجمه

تُمَلَزِمْدَن (؟ ملزوم کردن) چیزی به اِرِثْتَن (؟ مورد ارث‌گرفته شدن قرار دادن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تلرثتن»: To inherit