Refrigerate

از واژسین

انگلیسی

فعل

  1. زَمیکْدَن📤[≛]دچار کاهش دما کردن؛ خُنیکْدَن📤[≛]دارای خنکی کردن؛ سَرْدیکْدَن📤[≛]دارای سردی کردن؛ بُروییکْدَن📤[≛]دارای برودت کردن:
    🗨️Supermarkets refrigerate fruit to make it last long.
    بقالی‌ها میوه‌ها را برای، افزایش ماندگاری، بِزَمیکَنْد.
    🗨️After you make the salad, refrigerate it for at least an hour before serving.
    پس از دَرْهَمِسْتَن[؟]ساختن با درهم ریختن مواد اولیه سالاد، حداقل یک ساعت تا صَرْفیدَن[؟]مصرف کردن، بِزَمیک اش.
    [الگو:ردال] شناسه «بنجمله» نَعُرْفِشْته[؟]تعریف نشده.