Investigate

از واژسین

انگلیسی

فعل

  1. صِحابْدَن📤[≛]صحه‌یابی کردن؛ صِدْقابْدَن📤[≛]صدق‌یابی کردن:
    🗨️The detective was called to investigate the suspicious circumstances surrounding the disappearance of the jewelry.
    گارآگاه هی، برای صِحابْدَن موقعیت شَکائی[؟]شک برانگیز گُمِشْتگی[؟]گم‌شدگی جواهرها، فراخوانشت[؟]فراخوانده شد.
    🗨️The journalist decided to investigate the claims of corruption within the city council.
    روزنامه‌نگار هه صِدْقابْدَن دَعْوی[؟]ادعا فساد در شورای شهر را تَصْمید[؟]مورد تصمیم قرار داد.