Have a lot on one's plate
ظاهر
انگلیسی
چَمْعِبْرین
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Have a lot on one's plate»: وَضْعْمائْدَن ([؟] قرار داشتن) زیر فشار:
- مثال. I have had a lot on my plate last year, so this year I am cutting back on my working hours.ترجمه: پارسال شَدیداً ([؟] به شدت) زیر فشار وَضْعْمائْدَم ([؟] قرار داشتم)، بَراهَمین ([؟] برای همین) امسال ساعت کاری اَم ([؟] من/خودم) را بِکاسَم ([؟] مورد کمشدن نسبت قرار بدهم).