پرش به محتوا
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Debate»: بَحِثْتَن ([؟] مورد بحث/مناظره شدن قرار دادن):
- 🏺مثال. The students debated the pros and cons of the new school policy.🔮ترجمه: دانش‌آموزها مزیت‌ها و عیب‌های مَشْی ([؟] معناء:مشی) جدید مدرسه را بَحْثیدَنْد (؟ مورد بحث/مناظره شدن قرار دادند).
- 🏺مثال. The politicians debated vigorously during the televised discussion.
اسم
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Debate»: بَحِث ([؟] مناظره):
- 🏺مثال. The heated debate over healthcare reform lasted for hours.🔮ترجمه: بَحِث (؟ مناظره) داغ پیرامون صَلِحاءْهای ([؟] اصلاحات) رَقِبِش ([؟] فرایند مراقبت) سلامت ساعت‌ها [[دواممائدن|آواثاء:دواممائد]] ([؟] معناء:دواممائد).
- 🏺مثال. Joining the debate club has helped me improve my public speaking skills.
