پیادهسازی کردن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «پیادهسازی کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اَسِسْتَن:❖ مورد پیادهسازی شدن قرار دادن؛
- مثال. این متدها را پیادهسازی کردم.معادل: این عَمَلاءْها ([؟] متدها (رفتارها)) را اَسِسْتَم (؟ مورد پیادهسازی شدن قرار دادم).