مستقل کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مستقل کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- سَقَلْدَن:❖ مورد مستقلشدن قرار دادن؛
- مثال. در برنامهنویسی، از متغیرها برای مستقل کردن کد از یک مقدار مشخص، استفاده میشود.معادل: در فَرْمِثْتَن ([؟] مورد برنامهنویسی شدن قرار دادن)، غِیْرْپَذیرها ([؟] متغیرها) برای سَقَلْدَن (؟ مورد مستقلشدن قرار دادن) کد از یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) اَرِزْماء ([؟] ارزشیافتگی) عِیْنِمْئا ([؟] مشخص) بِبَهْرِشَنْد ([؟] مورد استفادهشدن قرار داده بشوند).