پرش به محتوا

مریض بودن

از واژسین

عِبُرْماء ([؟] عبارت) «مریض بودن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • مَرَضْمائْدن: مریض بودن؛
    🗝️مثال. در حالی که مریض بود، او را در جایی که هیچ پوشش گیاهی نداشت، افکندیم.🔮معادل: دَرْحالیکِه ([؟] در حالی که؛ در شرایطی که) مَرَضْمائْد (؟ مریض بود)، او را در جای ([؟] یک فضای دو یا سه بعدی محصور شده توسط شیءهایی) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بدون پوشش گیاهی افکندیم.