مجوز دادن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مجوز دادن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جَوِزْدَن:❖ مورد جوازدهی قرار دادن؛
- مثال. مدیر عامل مجوز امضاء سندها بجای خودش را به دستیارش داد.معادل: دَبِّرَنْدِه عَمَلِیَّت ([؟] مدیر عامل) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) جَوِزْد (؟ مورد جوازدهی قرار داد) که دستیار اَش ([؟] آن/آنرا) بِجایَش ([؟] بهجای او/آن) سندها را بِاِمْضایَد ([؟] مورد امضاءشدن قرار بدهد).
همچنینی ببین جواز دادن؛ اجازه دادن