پرش به محتوا

مجبور شدن

از واژسین

عَبِرات ([؟] عبارت) «مجبور شدن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • جَبِّرْدَن: مورد مجبوری‌یافتن قرار دادن؛
    🗝️مثال. به‌دلیل بیماریش، خوردن این دارو را مجبور شد.🔮معادل: بِدَلیل ([؟] به دلیل) بیماری اَش ([؟] آن/آنرا)، خوردن این دارو را جَبِّرْد ([؟] مورد مجبوری‌یافتن قرار داد).