مجاز کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مجاز کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جَیِّزْدَن:❖ مورد مجازشدن قرار دادن؛
- مثال. مادرشان بازی با بچههای همسایه را مجاز کرده است.معادل: مادر اِشان ([؟] آنها/خودشان) بازی با بچههای همسایه را جَیِّزْدِه ئَد (؟ مورد مجازشدن قرار داده است).