شیفته کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «شیفته کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جَلِبدَن:❖ مورد جلبشدن قرار دادن؛
- مثال. آن فیلم عاشقانه بینندگان را با سیر داستانی خود شیفته کرد.معادل: فیلمْ عُشِقئا ([؟] عاشقانه) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بینندگان را با سِیْرْداسْتان ([؟] سیر داستانی) دلنشین اَش ([؟] آن/آنرا) جَلِبْد (؟ مورد جلبشدن قرار داد).
- شیفْتَن:❖ مورد شیفتهشدن قرار دادن؛
- شِیْدیدَن:❖ مورد شیدا شدن قرار دادن؛
- مثال. آن نوازنده توانا، شنوندگان با نواختهای زیبایش شیفته کرد.معادل: نوازنده توانا هه ([؟] مذکور؛ یادشده) شنوندگان را با نَوازْماءْهای ([؟] نواختههای) زیبا اَش ([؟] آن/آنرا) شِیْدید (؟ مورد شیدا شدن قرار داد).
- بُهْتیدَن:❖ مورد مبهوتشدن قرار دادن؛
- مثال. علاقهمندان تاریخ شیفته آثار نمایشداده شده در آن موزه شدند.معادل: علاقهمندان تاریخ از اثرهای نَمایِشْتِه ([؟] نمایشداده شده) در موزه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بُهْتِشْتَنْد (؟ مبهوت شدند).
- اَفْسونْدَن:❖ مورد افسونشدن قرار دادن؛
همچنینی ببین جلب کردن؛ شیدا کردن؛ مبهوت کردن؛ افسون کردن