شکرگزاری شدن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «شکرگزاری شدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- شُکِرِشْتَن:❖ مورد شکرگزاریشدن قرار داده شدن؛
- مثال. باید نعمتهای خدا شکرگزاری شوند.معادل: نَعِمْهای ([؟] نعمتهای) خدا باید بِشُکِرِشَنْد (؟ مورد شکرگزاریشدن قرار داده بشوند).
- اُمْشُکِرْدَن:❖ مورد تشکریابی شدن قرار دادن؛
- مثال. خدا را بخاطر نعمتهایش مورد شکرگزاری شدن قرار بدهید.معادل: خدا را بِسَبَب ([؟] به سبب) نَعِمْها ([؟] معناء:نعمها) اَش ([؟] آن/آنرا) بِاُمْشُکِرید (؟ مورد تشکریابی شدن قرار بدهید).