شطرنجی کردن
ظاهر
شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «شطرنجی کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- یُشَتِرْدَن:❖ مورد شطرنجی شدن قرار دادن؛
- مثال. صدا و سیما تصور متهم را شطنجی کرد.معادل: صدا و سیما صُوَراء ([؟] تصویر) متهم را یُشَتِرْد (؟ مورد شطرنجی شدن قرار داد).
- شَتِرْدَن:❖ مورد شبکهبندی شدن قرار دادن؛
- مثال. برای شطرنجی کردن، درایهها را در ماتریس مشخص شده بگذار.معادل: برای شَتِرْدَن (؟ مورد شبکهبندی شدن قرار دادن)، درایهها را در ماتریس عِیْنِشْتِه ([؟] تعیین شده) بِگُذِر ([؟] بگذار).