عَبِرْماء ([؟] عبارت) «شرطبندی کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- داوْدَن:❖ مورد شرطبندی قرار دادن؛
- 🗝️مثال. علی با حسین شرطبندی کرد که اگر استقلال ببازد، برای همه بستنی بخرد.🔮معادل: علی با حسین داوْد (؟ مورد شرطبندی قرار داد) که استقلال ببازد، برای همه بستنی بخرد.