رصدیدن
ظاهر
مصدر «رَصَدیدَن»، به معنی «مورد رصد شدن قرار دادن»، از «رصد + یدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:رصدید»، «آواثاء:رصد»، و «آواثاء:رصدین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /رَصَدیدَن/📥 ❖ریشهشناسی: رصد + یدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.]
- تعریف «رصدیدن». فرایند نگریستن کنشهای چیزی برای شناختن اَش ([؟] آن/آنرا): [💬یا بعبارتی «مورد رصد شدن قرار دادن»]
- مثال. رَصَدیدَن (؟ مورد رصد شدن قرار دادن) ستارگان یکی از کارهای لِذَتْبَخْش ([؟] لذتبخش) ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /رَصَدیدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «رصدیدن»: ▶ «آواثاء:رصدید» (بنگذشته «رصدیدن»)، «آواثاء:رصد» (بنکنون «رصدیدن»)، «آواثاء:رصدین» (بنآینده «رصدیدن») ◀
- تعریف «رصدیدن». کنشهای چیزی را برای شناختن اَش ([؟] آن/آنرا) نگریستن: [💬یا بعبارتی «مورد رصد شدن قرار دادن»]
- مثال. ستاره هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را حدود یک ماه هرشب میرَصَدید (؟ مورد رصد شدن قرار میداد).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «رَصَدیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:برصد | - | - | آواثاء:برصدید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نرصد | - | - | آواثاء:نرصدید | - |
ترجمه
نگریستن کنشهای چیزی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «رصدیدن»: observe