پرش به محتوا

دفع کردن

از واژسین

شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «دفع کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • دَفْعِدَن: مورد دفع‌شدن (دور شدن) قرار دادن؛
    🗝️مثال. دشمن را از آن‌جا دفع کرد.
  • رَفِعْدَن: مورد رفع‌شدن (برطرف‌شدن) نامطلوب قرار دادن؛
    🗝️مثال. خطر حمله قلبی را دفع کرد.
  • مَنْعِدَن: مورد منع‌شدن (ممنوعیت) قرار دادن؛
    🗝️مثال. دست‌زدن به کتابش را از ما دفع کرد.
  • شُدَفْعْدَن: مورد دفع‌شونده (دور شونده) قرار دادن؛
    🗝️مثال. هرچه خورده بود را دفع کرد.