داوری کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «داوری کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- داوَرْدَن:❖ مورد داوریشدن قرار دادن؛
- مثال. داور در دقایق پایانی بازی، پس از مشاهده یک برخورد شدید در محوطه جریمه، با داوری کردن سریع و قطعی، کارت قرمز نشان داد.معادل: داوَرَنْدِه ([؟] داوریکننده (داور)) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) در دقیقهها پایانی بازی، پَسَز ([؟] پس از) بینْدَن ([؟] مورد دیدهشدن قرار دادن) برخورد شَدِّمْئا ([؟] دارای شدت (شدید)) در حیطْماء ([؟] احاطهشونده) جریمه، با داوَرْدَن (؟ مورد داوریشدن قرار دادن) سَریعاً ([؟] بهصورت سرعتیافته) و قَطْعانِه ([؟] بطور قاطعانه)، کارت قرمز را نِمود ([؟] مورد نشانداده شدن قرار داد).