پرش به محتوا

خاص کردن

از واژسین

عِبُرْماء ([؟] عبارت) «خاص کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • خَصّْتَن: مورد خاص‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. «کاربر عادی» را برای ایجاد «کاربر مدیر» خاص کردم.🔮معادل: کاربر «دَبِّرَنْدِه ([؟] مدیر)» را از «عادی» خَصّْتَم (؟ مورد خاص‌شدن قرار دادم).
  • بَرْجِسْتَن: مورد برجسته/نمایان شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. بهتر است که خود را با رفتارهایتان در جامعه خاص کنید.🔮معادل: بِهْمائَد ([؟] بهتر است) خود را با رفتارها اِتان ([؟] شما) در شُجَمْعْماء ([؟] اجتماع) بِبَرْجِسید (؟ مورد برجسته/نمایان شدن قرار بدهید).
  • نابْدَن: مورد ناب‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. روسری‌اش را با دوختن چند طرح زیبا و خلاقانه خاص کرد.🔮معادل: روسری اَش ([؟] آن/آنرا) را با دوختن چند طرح زیبا و خَلْقانِه ([؟] خلاقانه) نابْد (؟ مورد ناب‌شدن قرار داد).
  • بارِزْدَن: مورد مشهود شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. با میزبانی کردن عالیش، مهمانی را برایمان خاص کرد.🔮معادل: با اُنْلامِرْدَن ([؟] مورد پذیرایی‌یافتن قرار دادن) عالی اَش ([؟] آن/آنرا)، مهمانی را بَرایِمان ([؟] برای ما) بارِزْد (؟ مورد مشهود شدن قرار داد).