جزا دیدن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «جزا دیدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جَزِیْدَن:❖ مورد جزادیدن قرار دادن؛
- مثال. بهخاطر کارش، دو سال جزای زندان دید.معادل: بِدَلیل ([؟] به دلیل) کار اَش ([؟] آن/آنرا)، دو سال زندان را جَزِیْد (؟ مورد جزادیدن قرار داد).
- مثال. بهخاطر خدماتش، یک هفته مرخصی با حقوق جزا دید.معادل: بِدَلیل ([؟] به دلیل) خَدِمّاءْها ([؟] خدمتگرفتهشوها (خدمات)) اَش ([؟] آن/آنرا)، یک هفته آسویْماء ([؟] آسایش؛ مرخصی) با اُجِراژ ([؟] فعل اجرتگیری) جَزِیْد (؟ مورد جزادیدن قرار داد).
همچنین ببین: جزا یافتن؛ مجازات شدن