شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «جر دادن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جِرْدَن:❖ مورد پارهشدگی قرار دادن؛
🗝️مثال. برادر کوچکم یکی از برگههای کتابم را تا نصفه جر داد.
- پارْدَن:❖ به چند پار درآوردن؛
🗝️مثال. برادر کوچکم کتابم را از وسط به دو قسمت جر داد.