عِبُرْماء ([؟] عبارت) «توکل کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- وَکِّلْدَن:❖ مورد وکالت قرار دادن؛
- 🗝️مثال. هر کس میخواهد راهیابت باید تنها به خدا توکل کند.🔮معادل: هرکس خواهد راه بیابد، باید تنها خدا را بِوَکِّلْد (؟ مورد وکالت قرار داد).
- وُثوقْدَن:❖ مورد معتمد شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. هرکس برای انجام کارهایش به خدا توکل کند، موفق خواهد شد.🔮معادل: هرکس خدا را برای اَنِجْدَن ([؟] مورد انجامشدن قرار دادن) کارها اَش ([؟] آن/آنرا) بِوُثوقَد (؟ مورد معتمد شدن قرار بدهد)، کارِکْنَد ([؟] مورد انجام پیروزمندانه قرار خواهد داد).