تعیین موعد کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «تعیین موعد کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- گَهْتَن:❖ مورد موعد شدن قرار دادن؛
- مثال. برادرم تاریخ ازدواجش را تعیین موعد کرد.معادل: برادر اَم ([؟] من/خودم) زُوجِمْدَن ([؟] مورد زوجشدن قرار گرفتن) اَش ([؟] آن/آنرا) را گَهْت (؟ مورد موعد شدن قرار داد).
همچنینی ببین برنامهریزی کردن؛ تعیین زمان کردن؛ مقرر کردن