به خطر انداختن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «به خطر انداختن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تُخَطَرْدَن:❖ مورد خطرکرده قرار دادن؛
- مثال. راهنما با نادیدهگرفتن علائم رانندگی، گروه را به خطر انداخت.معادل: رَهْنَما ([؟] راهنما) با ناوَجِهْتَن ([؟] توجه نکردن) علامتهای رانندگی، گروه را تُخَطَرْد (؟ مورد خطرکرده قرار داد).