بارگذاری کردن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «بارگذاری کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تَلْسِنْدَن:❖ مورد بارگذاری شدن قرار دادن؛
- مثال. فایلها را در سایت بارگذاری کن.معادل: فایلها را در سایت هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِتَلْسِن (؟ مورد بارگذاری شدن قرار بده).
- بارسِنْدَن:❖ مورد بارگذاری شدن قرار دادن؛
- مثال. اجناس را در کشتی بارگذاری کردیم.معادل: جنسها را در کشتی بارسِنْدیم (؟ مورد بارگذاری شدن قرار دادیم).