افسرده کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «افسرده کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اَفْسُرْدَن:❖ مورد افسردهشدن قرار دادن؛
- مثال. بارندگی دائمی و آسمان خاکستری، ممکنه خلق مردم را افسرده کند.معادل: بارندگی دائمی و آسمان خاکستری تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) خلق مردم را بِاَفْسُرَد (؟ مورد افسردهشدن قرار بدهد).