پرش به محتوا

اضافدن

از واژسین
(تغییرمسیر از اضافتن)

مصدر «اِضافْدَن» به‌معنی «مورد اضافه‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن جزئی به یک کل افزوده بشود. این مصدر از «اضافـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اِضافْدَن»

بن‌های تصریفی «اِضافْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «اِضافِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «اِضافْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «اِضافِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «اِضاف»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «اِضافِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «اِضافْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «اِضافِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «اضافدن». فرایند دَرونْدَن ([؟] مورد درون‌آوری شدن قرار دادن) چیزی بعنوان جزء هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کل:‌ [💬یا بعبارتی «مورد اضافه‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. خدا با اِضافْدَن (؟ مورد اضافه‌شدن قرار دادن) انسان به آفَرِش ([؟] آفرینش) اَش ([؟] آن/آنرا) حَتِمیاً ([؟] حتماً) هدف هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را نَظَرْدِه ئَد ([؟] مورد نظر (انتظار) قرار داده است).🌐ترجمه: خدا با اضافه کردن انسان به آفرینشش حتما هدفی را مورد نظر دارد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اِضافْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اضافدن»: بن گذشته در گذشته «اضافدن»: «اِضافِتْد»؛ بن گذشته «اضافدن»: «اِضافْد»؛ بن آینده در گذشته «اضافدن»: «اِضافِتْن»«اِضاف» (بن‌کنون «اضافدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «اضافدن»: «اِضافِنْت»؛ بن آینده «اضافدن»: «اِضافْن»؛ بن آینده در آینده «اضافدن»: «اِضافِنْن»
  1. تعریف «اضافدن». چیزی را بعنوان جزء هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کل دَرونْدَن ([؟] مورد درون‌آوری شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اضافه‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. خدا هرچه را بِخاهَد ([؟] مورد خواسته‌شدن قرار بدهد) به آفَرِش ([؟] آفرینش) اَش ([؟] آن/آنرا) بِاِضافْنَد (؟ مورد اضافه‌شدن قرار خواهد داد).🌐ترجمه: خدا هرچه را بخواهد به آفرینشش اضافه می‌کند.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اِضافْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:اضافتدم آواثاء:اضافتدی اِضافِتْد آواثاء:اضافتدیم آواثاء:اضافتدید آواثاء:اضافتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:اضافدم آواثاء:اضافدی اِضافْد آواثاء:اضافدیم آواثاء:اضافدید آواثاء:اضافدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:اضافتنم آواثاء:اضافتنی آواثاء:اضافتند آواثاء:اضافتنیم آواثاء:اضافتنید آواثاء:اضافتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:اضافم آواثاء:اضافی آواثاء:اضافَد آواثاء:اضافیم آواثاء:اضافید آواثاء:اضافند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:اضافنتم آواثاء:اضافنتی اِضافِنْت آواثاء:اضافنتیم آواثاء:اضافنتید آواثاء:اضافنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:اضافنم آواثاء:اضافنی آواثاء:اضافنَد آواثاء:اضافنیم آواثاء:اضافنید آواثاء:اضافنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:اضافننم آواثاء:اضافننی آواثاء:اضافننَد آواثاء:اضافننیم آواثاء:اضافننید آواثاء:اضافننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اِضافْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:باضاف - - آواثاء:باضافید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ناضاف - - آواثاء:ناضافید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نااضاف - - آواثاء:نااضافید -

ترجمه

دَرونْدَن (؟ مورد درون‌آوری شدن قرار دادن) در یه کل
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اضافدن»: To add