پرش به محتوا

اذیدن

از واژسین
(تغییرمسیر از اذیت کردن)

مصدر «اَذّیدَن»، به‌معنی «مورد اذیت‌دیدن قرار دادن»، از «اذیـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «اَذّید»، «اَذّیی»، و «اَذّین» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «اذیدن». فرایند دُچْدَن ([؟] مورد دچار شدن قرار دادن) کسی به دشواری:‌ [💬یا بعبارتی «مورد اذیت‌دیدن قرار دادن»]
    🚀مثال. اَذّیدَن (؟ مورد اذیت‌دیدن قرار دادن) حیوان‌ها کار شایِسْمِئا ([؟] شایسته) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نَئَد ([؟] نیست).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اَذّیدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اذیدن»: «اَذّید» (بن‌گذشته «اذیدن»)، «اَذّیی» (بن‌کنون «اذیدن»)، «اَذّین» (بن‌آینده «اذیدن»)
  1. تعریف «اذیدن». کسی را به دشواری دُچْدَن ([؟] مورد دچار شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اذیت‌دیدن قرار دادن»]
    🚀مثال. پسر همسایه اِمان ([؟] ما) گربه‌ها را می‌اَذّییَد (؟ مورد اذیت‌دیدن قرار می‌دهد).
عَمَلْواژه‌های وَقِعائی نافَرْجامی سادی «اَذّیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:اذیدم آواثاء:اذیدی اَذّید آواثاء:اذیدیم آواثاء:اذیدید آواثاء:اذیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:اذیدم ناآواثاء:اذیدی نااَذّید ناآواثاء:اذیدیم ناآواثاء:اذیدید ناآواثاء:اذیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:اذییم آواثاء:اذییی آواثاء:اذیید آواثاء:اذیییم آواثاء:اذییید آواثاء:اذییند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:اذییم ناآواثاء:اذییی ناآواثاء:اذیید ناآواثاء:اذیییم ناآواثاء:اذییید ناآواثاء:اذییند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:اذینم آواثاء:اذینی آواثاء:اذیند آواثاء:اذینیم آواثاء:اذینید آواثاء:اذینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:اذینم ناآواثاء:اذینی ناآواثاء:اذیند ناآواثاء:اذینیم ناآواثاء:اذینید ناآواثاء:اذینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «اَذّیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:اذیدم بِآواثاء:اذیدی بِاَذّید بِآواثاء:اذیدیم بِآواثاء:اذیدید بِآواثاء:اذیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:اذیدم نَآواثاء:اذیدی نَاَذّید نَآواثاء:اذیدیم نَآواثاء:اذیدید نَآواثاء:اذیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:اذییم بِآواثاء:اذییی بِآواثاء:اذیید بِآواثاء:اذیییم بِآواثاء:اذییید بِآواثاء:اذییند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:اذییم نَآواثاء:اذییی نَآواثاء:اذیید نَآواثاء:اذیییم نَآواثاء:اذییید نَآواثاء:اذییند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:اذینم بِآواثاء:اذینی بِآواثاء:اذیند بِآواثاء:اذینیم بِآواثاء:اذینید بِآواثاء:اذینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:اذینم نَآواثاء:اذینی نَآواثاء:اذیند نَآواثاء:اذینیم نَآواثاء:اذینید نَآواثاء:اذینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اَذّیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:باذیی - - آواثاء:باذییید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:ناذیی - - آواثاء:ناذییید -

ترجمه

دُچْدَن (؟ مورد دچار شدن قرار دادن) به دشواری
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اذیدن»: To bother