آواثاء:جُوِردند
عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- [[جُوردن|
مصدر «عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- مثال. او با بیتوجهی به احساسات همسرش، به او ستم کرد.معادل: با نَوَجِهْتَن ([؟] مورد توجه قرار ندادن) عطوفاژهای ([؟] سُهاژ) همسر اَش ([؟] آن/آنرا)، به او سِتَمْد (؟ مورد ستمشدن قرار داد).
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- مثال. اگر به دانشآموزی نمرهی کمی بدهی، فقط چونکه دوستش نداری، به او ستم کردهای.معادل: اگر به دانشآموز هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، تنها بَراینکه ([؟] برای اینکه) نَحُبّْائی ([؟] دوست نداری) اَش ([؟] آن/آنرا)، نمره کم هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بدهی، بِهِش ([؟] به او/آن) بِظُلِمْدِه ئی (؟ مورد ستمشدن قرار بدادهای).
»، بهمعنی «مورد بالا رفتن قرار دادند» میباشد؛ به زبان سادهتر، فراثاء:جُوِردند این مصدر از «بنثاء:جُوِردند» ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشته}}»، «{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنون}}»، و «{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آینده}}» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- مثال. او با بیتوجهی به احساسات همسرش، به او ستم کرد.معادل: با نَوَجِهْتَن ([؟] مورد توجه قرار ندادن) عطوفاژهای ([؟] سُهاژ) همسر اَش ([؟] آن/آنرا)، به او سِتَمْد (؟ مورد ستمشدن قرار داد).
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- مثال. اگر به دانشآموزی نمرهی کمی بدهی، فقط چونکه دوستش نداری، به او ستم کردهای.معادل: اگر به دانشآموز هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، تنها بَراینکه ([؟] برای اینکه) نَحُبّْائی ([؟] دوست نداری) اَش ([؟] آن/آنرا)، نمره کم هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بدهی، بِهِش ([؟] به او/آن) بِظُلِمْدِه ئی (؟ مورد ستمشدن قرار بدادهای).
/📥 ریشهشناسی: بنثاء:جُوِردند❖
- تعریف «جُوِردند». فرایند حَمِلْدَن ([؟] مورد حملشدن قرار دادن) بار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بر کول: [💬یا بعبارتی «مورد بالا رفتن قرار دادند»]
- مثال. تَلْسِنْدَن (؟ مورد حملشدن بر کول قرار دادن) بار سنگین گناهها اِشان ([؟] آنها/خودشان) اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) را اَنْدوهْنَد ([؟] بِاَسِسْنَد).
عملواژه
- ️تلفظ: /عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- مثال. او با بیتوجهی به احساسات همسرش، به او ستم کرد.معادل: با نَوَجِهْتَن ([؟] مورد توجه قرار ندادن) عطوفاژهای ([؟] سُهاژ) همسر اَش ([؟] آن/آنرا)، به او سِتَمْد (؟ مورد ستمشدن قرار داد).
- حلقه در الگو پیدا شد: الگو:×-
- مثال. اگر به دانشآموزی نمرهی کمی بدهی، فقط چونکه دوستش نداری، به او ستم کردهای.معادل: اگر به دانشآموز هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، تنها بَراینکه ([؟] برای اینکه) نَحُبّْائی ([؟] دوست نداری) اَش ([؟] آن/آنرا)، نمره کم هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بدهی، بِهِش ([؟] به او/آن) بِظُلِمْدِه ئی (؟ مورد ستمشدن قرار بدادهای).
/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «جُوِردند»: ▶ «{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشته}}» (بنگذشته «جُوِردند»)، «{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنون}}» (بنکنون «جُوِردند»)، «{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آینده}}» (بنآینده «جُوِردند») ◀
- تعریف «جُوِردند». بار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بر کول حَمِلْدَن ([؟] مورد حملشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد بالا رفتن قرار دادند»]
- مثال. آنگاه بارهای سنگین گناهها اِشان ([؟] آنها/خودشان) را کومْنَنْد (؟ مورد حملشدن بر کول قرار خواهند داد).
عَمَلْواژههای وَقِعائی نافَرْجامی سادی «عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
گذشته | مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهم}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهی}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشته
}} |
{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهیم}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهید
}} |
{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهند}} |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهم}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهی}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشته
}} |
نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهیم}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهید
}} |
نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهند}} | |
کنون | مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونم}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونی}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنوند
}} |
{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونیم}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونید
}} |
{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونند}} |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونم}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونی}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنوند
}} |
نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونیم}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونید
}} |
نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونند}} | |
آینده | مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهم}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهی}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهد
}} |
{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهیم}} | {{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهید
}} |
{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهند}} |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهم}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهی}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهد
}} |
نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهیم}} | نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهید
}} |
نا{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهند}} |
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
گذشته | مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهم}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهی}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشته
}} |
بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهیم}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهید
}} |
بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهند}} |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهم}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهی}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشته
}} |
نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهیم}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهید
}} |
نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/گذشتهند}} | |
کنون | مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونم}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونی}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنوند
}} |
بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونیم}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونید
}} |
بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونند}} |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونم}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونی}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنوند
}} |
نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونیم}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونید
}} |
نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/کنونند}} | |
آینده | مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهم}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهی}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهد
}} |
بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهیم}} | بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهید
}} |
بِ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهند}} |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهم}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهی}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهد
}} |
نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهیم}} | نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهید
}} |
نَ{{:آواثاء:بنجثاء:جُوِردند/آیندهند}} |
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «عَبِرات ([؟] عبارت) «جُوِردند» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | {{:آواثاء:ببنجثاء:جُوِردند/کنون}} | - | - | {{:آواثاء:ببنجثاء:جُوِردند/کنونید}} | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | {{:آواثاء:نبنجثاء:جُوِردند/کنون}} | - | - | {{:آواثاء:نبنجثاء:جُوِردند/کنونید}} | - |
ترجمه
- ترجمه (معادل) انگلیسی «جُوِردند»: To shoulder
]]:❖ مورد جور قرار دادن؛
- مورد گفتهشدن قرار بداد:❖ مورد ستمشدن قرار دادن؛
- مثال. او با بیتوجهی به احساسات همسرش، به او ستم کرد.معادل: با نَوَجِهْتَن ([؟] مورد توجه قرار ندادن) عطوفاژهای ([؟] سُهاژ) همسر اَش ([؟] آن/آنرا)، به او سِتَمْد (؟ مورد ستمشدن قرار داد).
- ظُلِمْدَن:❖ مورد ستمشدن قرار دادن؛
- مثال. اگر به دانشآموزی نمرهی کمی بدهی، فقط چونکه دوستش نداری، به او ستم کردهای.معادل: اگر به دانشآموز هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، تنها بَراینکه ([؟] برای اینکه) نَحُبّْائی ([؟] دوست نداری) اَش ([؟] آن/آنرا)، نمره کم هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بدهی، بِهِش ([؟] به او/آن) بِظُلِمْدِه ئی (؟ مورد ستمشدن قرار بدادهای).
- صفحههای دارای حلقه در الگو
- وضحائی
- وضحائی مصدر
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا