محصور کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «محصور کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حَصِرْدَن:❖ مورد محصورشدن قرار دادن؛
- مثال. با محصور کردن متغیرهای کلاس، توسعهدهندگان جلوی کدهای بیرونی را در تغییر دادن مستقیم وضعیت یک شیء میگیرند.معادل: با حَصِرْدَن (؟ مورد محصورشدن قرار دادن) غِیْرْپَذیرْهای ([؟] متغیرهای) نوعِپال ([؟] کلاس)، وُسِعَنْدِگان ([؟] توسعهدهندگان) کدهای بیرونی را از دِگَرْدَن ([؟] مورد تغییر خصوصیت قرار دادن) سَقِماً ([؟] مستقیم) وَضِعیَّت ([؟] حالت درونی) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) شیء بِجِلُوچَنْد ([؟] مورد جلوگیریکرده شدن قرار دهند).