ساختن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «ساختن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- سازْدَن:❖ مورد ساختهشدن قرار دادن؛
- مثال. برای ساختن جاده از روی اجبار چند درخت کهنسال را قطع کردند.معادل: برای سازْدَن (؟ مورد ساختهشدن قرار دادن) جاده جَبِّراً ([؟] اجبارا) چند درخت کهنسال را قَطِعْدَنْد ([؟] مورد قطعشدن قرار دادند).