درخواست کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «درخواست کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- طَلِبْدَن:❖ مورد طلبشدن قرار دادن؛
- تَمِنْدَن:❖ مورد طلبشدن با تمنا قرار دادن؛
- اِسْپُرْدَن:❖ مورد سفارشداده شدن قرار دادن؛
- مثال. یک کارتن رم DDR5 از شرکت رایانسیستم درخواست کرد.معادل: یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) جعبه تُدِک ([؟] حافظه موقت با دسترسی تصادفی (تُلِوال با دسسی کُترهای؛ RAM)) را از شَرِکْخانِه ([؟] شرکت) رایانسیستم اِسْپُرْد (؟ مورد سفارشداده شدن قرار داد).
- فَژِلْدَن:❖ مورد درخواستشدن رسمی قرار دادن؛
- مثال. پس از اتمام دوره کارآموزی، استخدام خود را بشکل رسمی درخواست کرد.معادل: پَسَز ([؟] پس از) اَتِمْدَن ([؟] مورد تمامشدن قرار دادن) دوره کارآموزی، تُلْخَدِمِشْتَن ([؟] مورد استخدامشده قرار داده شدن) خود را فَژِلْد (؟ مورد درخواستشدن رسمی قرار داد).
- خُوسْتَن:❖ مورد سؤالشدن قرار دادن؛